در جهانی که هر سال بخشهای بیشتری از زمین به واسطه گسترش کشاورزی، شهرنشینی و تغییرات اقلیمی تغییر چهره میدهد، خبر کند شدن نرخ جنگلزدایی شاید در نگاه نخست امیدوارکننده به نظر برسد اما...
آنگونه که تازهترین گزارش «ارزیابی منابع جنگلی جهان ۲۰۲۵» (FRA ۲۰۲۵) منتشر شده از سوی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) نشان میدهد، هرچند سرعت از بین رفتن جنگلها کاهش یافته، اما تهدیدها علیه این اکوسیستم حیاتی همچنان جدی و فراگیر است. این گزارش که در نشست جهانی مشاهدات جنگل (GFOI) در اکتبر ۲۰۲۵در بالی اندونزی رونمایی شد، تصویری دوگانه از جنگلهای جهان ارائه میدهد: از یکسو موفقیت نسبی کشورها در کاهش سرعت تخریب جنگلها و از سوی دیگر، تداوم فشارهای عظیم انسانی و اقلیمی که بقای این منابع حیاتی را در معرض خطر قرار داده است. بر اساس دادههای جدید، جنگلها همچنان حدود ۴میلیارد هکتار از سطح زمین را پوشش میدهند، یعنی تقریبا یکسوم مساحت خشکیهای کره زمین. نرخ فعلی جنگلزدایی در جهان نزدیک به ۱۱میلیون هکتار در سال است؛ رقمی که نسبت به دهههای گذشته کاهش یافته، اما هنوز بسیار بالا و نگرانکننده است. بیش از نیمی از جنگلهای جهان اکنون تحت برنامههای مدیریتی بلندمدت قرار گرفتهاند و نزدیک به یکپنجم آنها در مناطق حفاظتشده قانونی واقع شدهاند. حدود نیمی از کل جنگلها در نواحی گرمسیری قرار دارند؛ مناطقی که از یکسو سرشار از تنوع زیستیاند و از سوی دیگر بیشترین تهدید را از جانب کشاورزی تجاری، بهرهبرداری معدنی و آتشسوزیهای گسترده تجربه میکنند. مدیرکل فائو، کو دونگیو، در مقدمه این گزارش نوشته که FRA جامعترین ارزیابی جهانی از وضعیت جنگلها و شیوه مدیریت آنها به شمار میآید و دادههای آن نه فقط برای ثبت آمار بلکه برای تصمیمسازیهای کلان در حوزه سیاستگذاری، سرمایهگذاری و توسعه پایدار طراحی شدهاند. به گفته او، اطلاعات گردآوریشده از ۲۳۶کشور و قلمرو، با مشارکت بیش از ۷۰۰کارشناس بینالمللی، نشان میدهد که همکاری کشورها برای تبادل دادههای دقیق و شفاف، شرط اساسی برای موفقیت در حفاظت از جنگلهاست. این گزارش افزون بر بررسی وضعیت پوشش جنگلی، شاخصهایی همچون سلامت جنگل، نقش آن در چرخههای کربن و آب، مشارکت جوامع محلی و سازگاری با اهداف توافقنامه پاریس و برنامه توسعه پایدار ۲۰۳۰را نیز مورد توجه قرار داده است. بحران پنهان اما در پسِ این دادههای نسبتا امیدوارکننده، تصویر بزرگتری از بحران پنهان است: جنگلها هنوز تحت فشارهای جدی قرار دارند. فائو در گزارش خود یادآور میشود که کشاورزی، دامداری، توسعه زیرساختها و بهرهبرداری صنعتی از منابع طبیعی همچنان از اصلیترین دلایل نابودی جنگلها هستند. علاوه بر این، تغییرات اقلیمی، آتشسوزیهای مهارناپذیر، آفات و بیماریهای گیاهی و فرسایش خاک تهدیدهای رو به رشدیاند که سلامت جنگلها را در سراسر جهان تضعیف کردهاند. بدین ترتیب، هر چند روند تخریب کندتر شده، اما هنوز از پایان بحران خبری نیست؛ جهان تنها از شتاب فاجعه کاسته است، نه از وقوع آن. در این میان، نقش جنگلها در پایداری زیستی و اقلیمی بیش از هر زمان دیگری آشکار است. جنگلها منبع معیشتمیلیونها انسان و محل زیست بخش عمدهای از گونههای جانوری و گیاهیاند. آنها در چرخههای جهانی کربن و آب نقشی بیبدیل دارند و بهعنوان سپر طبیعی در برابر خشکسالی، سیل، فرسایش خاک و لغزش زمین عمل میکنند. بنابراین، هر درختی که از دست میرود تنها یک واحد از سرسبزی زمین کم نمیکند، بلکه بخشی از تعادل حیاتی زمین را برهم میزند. وضعیت شکننده منابع جنگلی ایران این پیام جهانی برای کشوری چون ایران که از نظر منابع جنگلی در وضعیت شکنندهای قرار دارد، اهمیتی دو چندان دارد. ایران با اقلیمی عمدتا خشک و نیمهخشک، از پوشش جنگلی اندکی برخوردار است. بر پایه دادههای سازمانهای بینالمللی نظیر Global Forest Watch، حدود ۲میلیون هکتار از مساحت ایران را جنگلهای طبیعی تشکیل میدهند که کمتر از دو درصد از کل مساحت کشور است؛ رقمی بسیار پایینتر از میانگین جهانی که حدود یکسوم خشکیها را شامل میشود. در عین حال، مطالعات داخلی گاه رقم جنگلها را تا ۱۲میلیون هکتار نیز اعلام کردهاند، اما بخشی از این عدد به مناطق کمدرخت یا مرتعی اختصاص دارد. اختلاف آماری، خود نشانهای از ضعف در پایش دقیق و گزارشدهی منسجم درباره منابع جنگلی کشور است. واقعیت آن است که بخش بزرگی از جنگلهای ایران در سالهای اخیر با تهدیدهای متعددی روبهرو شدهاند. جنگلهای هیرکانی در شمال کشور که قدمتیمیلیونساله دارند و در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، زیر فشار شدید بهرهبرداری چوب، توسعه راهها و آتشسوزیهای مکرر قرار گرفتهاند. در غرب کشور، جنگلهای زاگرس که ستون حیاتی حفظ خاک و منابع آب منطقه محسوب میشوند، بهدلیل خشکسالیهای متوالی، شیوع آفات و چرای بیرویه دام، بهشدت آسیب دیدهاند. در بسیاری از مناطق، تبدیل جنگلها به زمین کشاورزی یا ویلاسازی در حاشیه شهرها، چهره چشمانداز طبیعی را تغییر داده است. درحالیکه گزارش فائو میگوید بیش از نیمی از جنگلهای جهان تحت برنامههای مدیریتی بلندمدت قرار دارند، در ایران چنین طرحهایی محدود، پراکنده و اغلب بدون پشتوانه مالی کافی است. برخی طرحهای موسوم به «طرحهای جنگلداری» در شمال کشور در سالهای اخیر متوقف شدهاند، اما جایگزین موثری برای احیای پوشش گیاهی و مشارکت جوامع محلی ارائه نشده است. کارشناسان میگویند بدون مشارکت ساکنان بومی و بهرهبرداران محلی، هیچ برنامه حفاظتی پایداری شکل نخواهد گرفت. از سوی دیگر، جنگلزدایی در ایران تنها مسالهای زیستمحیطی نیست بلکه به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی نیز گره خورده است. از بین رفتن پوشش جنگلی در دامنههای شمالی و غربی کشور، مستقیما بر افزایش فرسایش خاک، کاهش حاصلخیزی زمین، تشدید سیلابها و کاهش تغذیه سفرههای آب زیرزمینی تاثیر میگذارد. این پدیده در نهایت با بحران بزرگتری یعنی کمبود آب و مهاجرتهای اقلیمی پیوند میخورد. به عبارت دیگر، نابودی جنگلها در ایران به معنای فروپاشی تدریجی چرخههای طبیعیای است که حیات اقتصادی و زیستی مناطق را پشتیبانی میکنند. در چنین شرایطی، ایران بیش از هر زمان نیازمند سامانهای دقیق برای پایش و مدیریت جنگلهاست. گزارش فائو نشان میدهد کشورهایی که دادههای دقیقتری از وضعیت جنگلهای خود دارند، موفقتر در کاهش روند تخریب عمل کردهاند. اما در ایران، نبود شفافیت آماری، ضعف در گزارشدهی منظم و ناهماهنگی میان نهادهای مسوول باعث شده تصمیمگیریها بر پایه دادههای پراکنده و گاه متناقض انجام گیرد. ایجاد نظام ملی پایش جنگلها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، همکاری دانشگاهها، و مشارکت سازمانهای مردمنهاد میتواند نخستین گام برای اصلاح این وضعیت باشد. اجرای قاطع مقررات از دیگر نیازهای فوری، بهروزرسانی قوانین و اجرای قاطع مقررات حفاظتی است. هنوز هم بهرهبرداری غیرقانونی از چوب، تبدیل اراضی جنگلی به کاربریهای دیگر و تخریب درختان در مسیر پروژههای عمرانی ادامه دارد. قانون موجود اگرچه ممنوعیتهایی وضع کرده، اما ضعف در نظارت و مجازاتهای ناکافی، بازدارندگی لازم را ایجاد نکرده است. حفاظت واقعی زمانی شکل میگیرد که جنگل ارزش اقتصادی و اجتماعی خود را برای جامعه و دولت بهصورت ملموس حفظ کند؛ یعنی سرمایهگذاری در بازسازی جنگلها، گردشگری مسوولانه، و ایجاد معیشتهای جایگزین برای جوامع محلی بهعنوان بخشی از سیاست ملی تلقی شود. از منظر بینالمللی، گزارش FRA ۲۰۲۵پیامی روشن دارد: کاهش جنگلزدایی یک روند جهانی ممکن است، اما نیازمند اراده سیاسی، شفافیت دادهها و مشارکت واقعی جوامع است. ایران نیز میتواند از این تجربهها بهره گیرد. همانطور که فائو تاکید میکند، جنگلها در خط مقدم مقابله با تغییرات اقلیمی قرار دارند و بدون آنها نه میتوان از امنیت غذایی سخن گفت و نه از امنیت آبی. بنابراین، هر سرمایهگذاری در حفاظت جنگل، در واقع سرمایهگذاری در تابآوری کشور در برابر بحرانهای اقلیمی است. در پایان باید گفت کند شدن آهنگ نابودی جنگلها در جهان خبر خوبی است، اما برای کشوری چون ایران که سهم اندکی از این منابع دارد، حتی کوچکترین کاهش در پوشش جنگلی میتواند فاجعهبار باشد. تجربه جهانی نشان میدهد بازگرداندن جنگلها به حالت اولیه کاری دشوار و پرهزینه است، اما پیشگیری هنوز ممکن و مقرونبهصرفه است. جنگلهای ایران نه فقط میراث طبیعی بلکه سپر زیستی کشور در برابر تغییر اقلیم، فرسایش و سیلاباند. حفظ آنها نیازمند تغییر نگاه از «منبع قابل برداشت» به «زیرساخت حیاتی حیات» است. به گزارش دنیای اقتصاد،اگر این تغییر نگرش در سیاست و عمل تحقق یابد، شاید روزی ایران نیز بتواند در گزارشهای آینده فائو، نه در فهرست کشورهایی با جنگلهای در معرض خطر، بلکه در رده کشورهایی قرار گیرد که توانستهاند مسیر تخریب را متوقف و مسیر احیا را آغاز کنند. اما اگر چنین نکند، درختانی که امروز در سکوت فرو میافتند، فردا پژواک بحرانهایی خواهند بود که دیگر نمیتوان خاموششان کرد.